داستان فروش های موفق در کسب و کار

آموزش فروش در زمان بحران, روشهای فروش موفق, چگونه فروش بیشتری داشته باشیم, آموزش کسب و کار موفق,آموزش بازاریابی

داستان فروش های موفق در کسب و کار

آموزش فروش در زمان بحران, روشهای فروش موفق, چگونه فروش بیشتری داشته باشیم, آموزش کسب و کار موفق,آموزش بازاریابی

به آنهائى که دوستشان دارید بی بهانه بگوئید :"دوستت دارم."

‼️استادی میگفت:صبحها که دکمه های لباسم را می بندم به این فکر میکنم که چه کسی آنها را باز خواهد کرد؟خودم یا مرده شور؟

دنیا همین قدر غیر قابل پیش بینی است

به آنهائى که دوستشان دارید بی بهانه بگوئید :"دوستت دارم."

بگوئید: در این دنیای شلوغ سنجاقشان 
کرده اید به دلتان.

بگوئید: گاهی فرصت با هم بودنمان کوتاهتر از عمر شکوفه هاست.

بگوئید: بودن ها را قدر بدانیم، نبودن ها همین نزدیکى است...!!

در آمریکا، آرایشگری زندگی می کرد

در آمریکا، آرایشگری زندگی می کرد که سالها بچه دار نمی شد. او نذر کرد که اگر بچه دار شود، تا یک ماه سر همه مشتریان را به رایگان اصلاح کند.ی بالاخره خدا خواست و او بچه دار شد!

روز اول یک شیرینی فروش وارد مغازه شد. پس ساز پایان کار، هنگامی که قناد خواست پول بدهد، آرایشگر ماجرا را به او گفت.


فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند، یک جعبه بزرگ شیرینی و یک کارت تبریک و تشکر از طرف قناد دم در بود.

روز دوم یک گل فروش به او مراجعه کرد و هنگامی که خواست حساب کند، آرایشگر ماجرا را به او گفت. فردای آن روز وقتی آرایشگر خواست مغازه اش را باز کند، یک دسته گل بزرگ و یک کارت تبریک و تشکر از طرف گل فروش دم در بود.


روز سوم یک مهندس ایرانی به او مراجعه کرد. در پایان آرایشگر ماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع کرد.

فرداى آن روز همه دوستان و آشنایان مهندس، دم در سلمانی صف کشیده بودند و غر می زدند که پس این مردک چرا مغازه اش را باز نمی کند..


اندکی تامل

اندکی_تامل 


شیخی ولیمه گرفت وهمه ی طرفدارانش رادعوت کرد

اطعمه فراوان بود که برق رفت.یکی گفت که تا آمدن برق همه مشغول دست زدن شوند تا مبادا کسی سفره را هاپولی کند. صدای کف زدن بلند بود که برق آمد. چشم همه به سفره افتاد که غارت شده بود شیخ گفت ما ڪه همگی دست میزدیم؛ نکند جنیان سفره را غارت کرده اند! رئیس اجنه ظاهر گشت و گفت: شما هریک با یک دستتان به گردنتان میزدید و با دست دیگر غذاها را درشکمتان میریختید آنوقت تقصیرش را میاندازید گردن اجنه ؟! یکی از قلندران فرزانه گفت اینان در این کار ید طولایی دارند. 

سالهاست که با یکدست بر سر و سینه میزنند 

و با دست دیگر جیب خلایق خالی میکنند و میگویند اجنبی برد!!!!

قانون اساسی سوئیس

میگویند  ، 

در سال ۱۹۵۸ وقتی اصلاحیه قانون اساسی سوئیس در موضوع عدالت اجتماعی در حال بررسی بود،رییس مجلس قانون اساسی در رستورانی شاهد داستان زیر بود که مسیر بررسی را تغییر داد و امروز سوئیس بالاترین سطح عدالت اجتماعی را در دنیا برای ملت خود یدک میکشد.او میگوید؛

در میز مجاور من مردی یک ساندویچ برای دوتا پسر کوچیکش گرفت؛

گذاشت روی میز، 

به اولی گفت: "تو نصف کن!"

و به دومی گفت: "و تو انتخاب کن!"

مات و مبهوت نحوه ی تربیت وعدالت این مرد شدم!!

یعنی اگه اولى یک وقت عمدا نامساوى نصف کند، دومى حق داشته باشد که اول انتخاب کند!

فهمیدم "که قانون پدر است "

دولت "پسر اول "و ملت "پسر دوم"

وتا امروز این تجربه در همه ارکان سوئیس حاکم است

قدر آدمهایی که زود عصبی میشن رو بدونید

قدر آدمهایی که زود عصبی میشن رو بدونید

اینا همون لحظه داد میزنن،

قرمز میشن،

قلبشون درد میگیره

دستشون میلرزه...

ولی واسه زمین زدنتون هیچ نقشه ای نمی کشن

اونا تمام نقشه شون همون عصبانیتشون بوده و تمام...

آدمهایی که زود عصبی میشن،

آدمهایی هستن که رفیق ترین

و صاف ترینند...


#سافار

روانشناس بزرگ ایتالیایی