دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 126 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 77 |
جوان
تعریف جوان
جوان و رهیافت¬های آن
ویژگی¬های جوان.
استقلال-طلبی
پرخاشگری.
برتری-جویی
احساس خلا
بحران¬های جوان.
بحران شخصیت یا هویت
بحران روابط اجتماعی.
بحران خانواده
بحران جنسی
بحران کار
بحران شناسایی
بحران الگوگریزی و الگوپذیری
راهکارهای ارتباط با جوان
درک موقعیت جوان.
شناخت نیازهای جوان و برآوردن آن.
سخن گفتن با جوان
سخن گفتن آمرانه و خشن
سخن گقتن اخلاق گرایانه.
سخن گفتن از موضع همه چیزدان و علامه
سخن گفتن انتقادگرایانه.
شنیدن سخن جوان
تاثیر محیط و معماری بر رفتار و اخلاق جوان
قرارگاه های رفتاری.
تعریف قرارگاه های رفتاری.
عناصر تشکیل دهنده یک قرارگاه رفتاری
اثر قرارگاه های رفتاری بر رفتار افراد
هویت فرهنگی
تعریف فرهنگ
تعریف هویت
رابطه فرهنگ و هویت
مرکز فرهنگی.
فرهنگسرا در یونان و روم.
فرهنگسرا در اروپا.
مراکز فرهنگی در ایران
خلاقیت
تعریف خلاقیت.
روانشناسی خلاقیت.
شیوه های گروهی برای پرورش خلاقیت
روش طوفان فکری(یا بارش مغزی).
روش گوردن
عوامل موثر در رشد خلاقیت
الگوهای پرورش خلاقیت
ویژگی های شخصیتی افراد خلاق.
راههای ترویج فرهنگ خلاقیت و نوآوری
اوقات فراغت
چشم اندازها و نظریه های فراغت
2- 1- جوان
همانطورکه در مقدمه عنوان شد، محوریت مرکز محله مورد نظر، جوان و سپری کردن اوقات فراغت وی با رویکرد کارآفرینی و اصلاح الگوهای ذهنی وی می باشد.حال به بررسی جوان به عنوان محور بحث می پردازیم.
2- 1- 1- تعریف جوان
جوانی به زمانی میان کودکی و میانسالی در زندگی هر فرد گفته میشود. به طور تقریبی برابر است با سنین ۲۰ تا ۴۰ سالگی .جوانی همچنین با نمود، طراوت، نیرومندی، روح و.. بعنوانِ شخصی که جوان است نیز تعریف شده است. (مک میلان،1981،ص115)
در سراسر جهان، اصطلاحات جوان و نورسیده غالباً به یک مفهوم گفته میشوند. جوانی به دورهای از زندگی گفته میشود که نه کودکیست و نه بزرگسالی. بلکه جایی میانِ این دو است. وقتی میگوییم او جوان است جوانی، بعنوان مشخصه یک نگرش خاص از نوع رفتار شخص است.
در تعریف جوان و جوانی عمدتاً به مشخصه بلوغ روانی و ظهور رفتارها و حالات پس از دوران کودکی و نوجوانی توجه میکند و به همین نحو یک فیزیولوژیست آثار رشد و بلوغ فیزیولوژیکی را در اشخاص مد نظر قرار میدهد.
جوان حلقه اتصال دو نسل است :1- نسل گذشته 2- نسل آینده
هرگونه سخنی در مورد جوان در عین سادگی بسیار مشکل و پیچیده است، زیرا احتیاج به معرفت و شناخت کامل این دو نسل دارد. شناخت این نسل یعنی شناخت روحیات، شناخت تمایلات، شناخت احساسات، شناخت خواستهها و توانمندیهای جوان. پس اگر نتوانیم تفسیری صحیح و منطقی از جوان داشته باشیم، نمیتوانیم او را دریابیم و مهمترین نکته اینجاست که او نیز از خود، محیط خود، آینده خود و هدف آفرینش تفسیر روشن و همگون داشته باشد.
2- 1- 2- جوان و رهیافت¬های آن
اگر به مطالعات علمی در خصوص جوانان که بیشتر از نیمه دوم قرن بیستم به بعد انجام شدهاند نظری بیفکنیم متوجه میشویم که در مطالعات مربوط به مسائل جوانان رهیافتهای گوناگونی وجود داشته است. در بررسی تماس که انجام شده میتوان چهار رهیافت عمده ذیل را از یکدیگر تفکیک کرد: رهیافت روان شناختی، رهیافت عمده ذیل را از یکدیگر تفکیک کرد: رهیافت روان شناختی، رهیافت تنکردشناختی، رهیافت جامعهشناختی و رهیافت جمعیت شناختی. در سالهای اخیر به علت توجه و حساسیت بیشتر جوامع بر مسائل اجتماعی و توسعهای آن چه بیشتر مطرح بوده، رهیافت جامعهشناختی و جمعیت شناختی است. رهیافتهای جامعه شناختی را میتوان در مطالعات فرهنگی و خرده فرهنگی مربوط به جوانان مشاهده کرد و رهیافت جمعیت شناختی را در مدیریت توسعه و برنامهریزی دولتی که با اهداف آماری همراه است، مشاهده کرد. با این حال ضمن تأیید مجزا بودن چهار رهیافت فوق باید متذکر شد که رهیافتی تلفیقی از این رهیافتها وجود دارد که از طرف برنامهریزان امور جوانان اتخاذ میشود. برنامهریزان و سیاستگذاران خاص مسائل جوانان با اعتقاد به این که مسئله جوانان مسئلهای فرا بخشی است و نمیتوان آن را در یک حوزهی خاص مورد بررسی و رسیدگی قرار داد. اقدام به اتخاذ رهیافت چند بخشی میکنند. در رهیافت چند بخشی هم به مسائل روان شناختی، تنکردشناختی و جامعه شناختی جوانان توجه میشود و هم مسائل جمعیت شناختی جوانان در رهیافت چند بخشی به طور همزمان مسائل کیفی و کمی جوانان در نزد پژوهشگران و سیاستگذارانی که در حوزههای مختلف علم و عمل مشغول هستند، متفاوت است و این به علت رهیافتها و منظرهای مختلفی است که نسبت به موضوع مورد مطالعه خود دارند. این موضوع زمانی که چند ملت مختلف را مورد مقایسه قرار دهیم به وضوح مشهود است، زیرا در کشورهای مختلف تعاریف متفاوتی از جوان و جوانی در نزد برنامهریزان امور جوانان وجود دارد به طوری که جوانان را در گروههای سنی تقریباً متفاوت قرار میدهند. برای نمونه، جوانان در جمهوری اسلامی ایرانی گروه سنی 14 تا 29 سال، در اتریش گروه سنی 15 تا 25 سال ، در مالزی گروه سنی زیر 40 سال، و در تایلند گروه سنی صفر تا 30 سال تعریف شدهاند. به طور کل تعاریفی که از سوی بیشتر کشورهای جهان ارائه شده است معدل 15 تا 25 سال را شامل میشوند. در نزد سازمانهای بینالمللی نیز این تنوع و تکثر در تعریف از جوانان به چشم میخورد. برای نمونه، یونسکو که خود تحت نظام ملل متحد قرار دارد در تعریف خود از جوانان گروه سنی 15 تا 40 سال را پیشنهاد داد که مورد توافق بینالمللی هم قرار گرفت، در حالی که بخش اطلاعات ملل متحد و دیگر برنامهها و ارگانهای ملل متحد تعریف ارائه شده از سوی واحد جوانان ملل متحد مستقر در اداره امور اجتماعی و اقتصادی دبیرخانه ملل متحد را پذیرفتهاند: یعنی گروه سنی 15 تا 24 ساله. (مک میلان،1981،ص115)
در مطالعهای که سازمان ملل متحد تحت عنوان «وضعیت جهانی جوانان در دههی 1990» انجام داده است این تعریف از جوانان ارائه شده است:" جوانی مرحلهای انتقالی از علایق و آسیب پذیریهای کودکی به حقوق و وظایف بزرگسالی است. جوانی مرحله وظایف، مسئولیتها و مشکلات جدید است و نوجوانی معمولاً به عنوان دورهای موقت شناخته میشود که طی آن جامعه فرد را به عنوان یک کودک محسوب نمیکند، اما در عین حال به او موقعیت قانونی یک بزرگسال را نیز اعطا نمیکند. جوانان به هنگام بلوغ معمولاً از موقعیت کامل بزرگسالان و حقوقی چون تشکیل خانواده اشتغال به کار و حقوق سیاسی برخوردار نیستند. قبل از این که جوان فرصت داشته باشد از این مرحله انتقالی که جوانی نامیده میشود عبور کند اغلب با مشکلات گوناگونی در زمینههای بهداشت، مسائل خانوادگی مانند (خانواده و نزدیکان) مسائل آموزشی، رشد و پیشرفت مواجه میشود. در بعضی از کشورهای توسعه یافته کلمهی جوانان میتواند معنای اجتماعی و اقتصادی داشته باشد. مانند کار تمام وقت، ازدواج و بچهدار شدن ( و نیز تا حدودی نحوه زندگی بزرگسالان) دختران و زنان جوان در مرحلهی جوانی سریعاً نحوهی زندگی بزگسالان را میپذیرند. بر این اساس تعریف جوان به عنوان فرد بین 15 تا 24 سال تعریفی مناسب برای کل جوانان و تحلیل آماری گروههای مختلف سنی به نظر میرسد. واژه جوان معانی گوناگونی در نقاط مختلف جهان دارد که تنها از طریق سن (تقویمی) افراد معنا پیدا نمیکند. با این حال، در فرهنگ و تاریخ کشورها نیز این نکته قابل بحث است که جوانی دورهای خاص از زندگی تلقی نمیشود و معیار سن و سال بر آن حاکم نیست. اگر در تاریخ ادبیات ملتهای مختلف نظری بیفکنیم این واقعیت کاملاً مشهود است که اکثریت ادیبان و حکیمان دردوران ما قبل مدرن هیچ معیار سنی خاصی برای جوانی قائل نیستند و جوانی را مجموعهای از رفتارها، هنجارها، عادات امیال، آرزوها، آزادیها، بیقیدیها و آرمانهای ضد و نقیض میدانند که توأم با عشق، صفا، وفا، خوشگذرانی و آزادیهای فارغ از جهان کار و تعلقات زندگی مادی است. در نگاه سنتی به جوان و جوانی ، معیار سن و سال برای تعریف جوانی کاری بیمعناست و این مسئله خود به سبک زندگی سنتی و جایگاه و چگونگی نظام آموزش در زمان گذشتههای دوربرمیگردد در دوران ما قبل مدرن دانش آموزان علاقمند به شرکت در جلسات درس (جمعیتی از افراد نا بالغ گرفته تا افراد میانسال) بدون رعایت سن و سال در حلقههای مشترک درسی و بحث حاضر میشدند. همچنین در متون و ادبیات ما قبل مدرن نیز هیچ اثری از معیارهای جوانی مدرن مانند سن و سال و دوره طولانی تحصیلات دیده نمیشود و بیشتر بر معیارهای عشق، خوشگذرانی ، شور و حال و توان و قدرت مردانه تأکید میشود. ( شرفی،1390،ص50)